welcome♡

 

*پاییزه و تو در حالی که یه پالتوی بلند کرم به تن داری و شالگردن شبرنگی رو سرسری روی شانه هات انداختی داری در پارک قدم میزنی، نوای شکستن برگ های خشک زیر قدم هات گوش هاتو نوازش میده و نسیم ملایم پاییزی مانند مادری دلسوز بر صورتت بوسه میزنه؛ از جلوتر صدای ورق زدن کاغذ میشنوی، ناخودآگاه کنترل قدم هاتو به گوش هات میدی و خودتو روبه روی یک نیمکت چوبی نارنجی میبینی و متوجه یه دفتر قهوه ای روی اون میشی که ورق هاشو به دست نسیم سپرده و تورو به خودش دعوت میکنه، اون رو دستت میگیری و صفحه اولو باز میکنی: 

 

"به نام خالق هستی" 

 

اینجا دفتر خاطرات یه دختر خوبه:>

 

اگر تو، اینجا و در این زمان این دفترو پیدا کردی بدون اتفاقی نبوده پس یه لبخند مهمون لبهات کن و شروع کن به ورق زدن:] 

 

 

 

  • .. ꪑꪖꫀᦔꫀꫝ

پس سلام بهت

و سلام متقابل به شما♡^~^

واییی این نوشته ت زیادی عجیبه نمی‌دونم شایدم زیادی دوست داشتنی اینک داری راه میری یهو یه دفتر پیدا کنی و بعد این نوشته روش باشه خیلی تعجب آور و درعین حال دلگرم کننده وجذابه:>>>

مرســــــــیـــــــــی♡
خیلی فکرم درگیر بود که  مقدمه چی بنویسم اصلا میخواستم جاشو خالی بذارم که یکدفعه ای به سرم زد که همچین چیزی بنویسم😂

راستش دلم میخواد برم بیرون و یه همچین دفتر خاطراتی پیدا کنم

از این به بعد دیگه میرم بیرون باید همش اینور و اونور رو بپام که شاید یه نفری همچین دفتری برای من به جا گذاشته 😂

خیلی جالب میشه اگه بشه البته من یدونه مجازیشو اینجا گذاشتم حالا یکی باید واقعیشو گردن بگیره😂

مجازیشو که با جون و دل دنبال میکنم شاید رفتم یه دفترچه خریدم و کلی چیز توش نوشتم ویه جا گذاشتمش تا یکی پیداش کنه و ببرتش البته امیدوارم که آخرش نشه جزو زباله ها

عزیزی♡
هرچیم بشه بلاخره به دست کسی که قسمتش باشه میرسه:> 

چقدر قشنگه اینجاا

 

یه سوال ، شما قبلا وب نداشتی؟

مرسییی♡

بله عزیزم قبلا وب داشتم^^

آدرسش چی بود؟ حس میکنم میشناسمت💀

اولش دانستنی ها بود اما بعد عوضش کردم به چرت اند پرتD: 

مائدهههههه چطورییییی :))))

وای وقتی رفتی خیلی ناراحت شدمم

نمیدونم منو یادته یا نه ولی اوتموقع چیچو بودم

ارهههه یه چیزایی یادمه ಥ‿ಥ 
فدات عزیزممم تو چخبرررر

شکر :))

یادمه یبار توی تقریبا تمام پستات دونه دونه کامنت دادم از جدید به قدیم😭😂

چون یبار یکی واسه خودم اینکارو کرده بود و خیلی حس خوبی بهم داده بود~

واییی اره اینو هیچوقت یادم نمیره، خیلی حس خوبی بهم دادی اونروز، ممنونم♡
 
الان که اینو گفتی یاد چسملاهام افتادم چقدر خام و بچه بودمXD

خواهشششش

 

باحال بودییی

من وقتی رفتی خیلی ناراحت شدمم

واییی عزیزمم ببخشیددد ولی واقعا به این دوری از فضای مجازی نیاز داشتم امیدوارم بتونیم کم کم فضای صمیمی بیانو دوباره برگردونیم
بیا بغلمم/TT\

اره واقعا امیدوارم باز قبلیا برگردن و جدیدای بیشتری بیان

هیچی دیگه نث قبل نیست :")

 

بغللل

انشالله: ") 

ناز کردن سرت*

ای وای شب پر ستارهه:)

این نقاشی وسط قلبمه=) 

واییی دقیقااا

💙✨
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

"In the name of god"

777

آنچه هرگز شرح نتوان کرد یعنی حال من:>
Designed By Erfan Powered by Bayan